تكنولوژي آموزشي يا تكنولوژي آموزش و پرورش
تكنولوژي آموزشي يا تكنولوژي آموزش و پرورش
مي گويند : معلم كسي است كه زندگي مردم را تغيير مي دهد به راستي در جهاني كه تكنولوژي به عنوان آفريده ي علم و آفريننده ي علم ، تقريبا در همه ي سطوح مسلط شده است رايانه ها در عرض چند ثانيه مي توانند انواع اطلاعات را از سر تا سر دنيادراختيار انسان قرار دهند به وسيله تلويزيون مي توان رو يدادي را براي ميلونها نفر به صورت همزمان به نمايش گذاشت به فشار دادن يك دكمه مي توان پيامي را در كمتر از ثانيه به رايانه ديگر انتقال داد . مي توان از امكانات كتابخانه ها و موزه ها و دانشگاههاي مجازي استفاده كرد .
جايگاه مدرسه و معلم در كجاست ؟ در عصري كه دانش اموزان در استفاده از فناوري از معلمان پيشي گرفته اند و تكنولوژي به سرعت در حال رشد است يك معلم چگونه مي تواند از اين تكنولوژي ها در امر يادگيري استفاده كند ؟ آيا تكنولوژي در فرايند يادگيري اثر بخش است ؟
در جهان متغير امروز آموزش و پرورش بهترين اماده سازي را براي سازكاري ايجاد مي كند ما زماني كه تبادل اطلاعات و گسترش آن صحبت مي كنيم اولين مسئله در ذهنمان امر يادگيري است . چون زندگي روان شناختي انسان با يادگيري آغاز مي شود و تنها در طول زندگي هدف سبك و جهتهاي يادگيري تغيير مي كند يادگيري زماني صورت مي گيرد كه با روش و ابزارها مناسب و مطلوب ارائه شود . رشد تكنولوژي دنياي ما را نياز مند شهرونداني ساخته كه داراي ويژگي ها زير هستند
1- درست و انتقادي مي انديشيد
2- از باز انديشي و فرا انديش نمي ترسند.
3- از آموخته ها خود عملا استفاده مي كنند و خود گردان هستند.
4- از احساس و عواطف متعادل و معتدل برخوردارند .
5- محدويت ها و امكانات خود را مي شناسند و در جهت تغيير مطلوب حركت مي كنند .
6- ازعزت نفس برخور دارند درباره ي خويش واقع بينانه مي انديشند .
7- عوامل كنترل را در درون خود جستجو مي كننند .
8- خود را مدام در حال رشد و تكامل و يادگيري مي دانند .
9- ديگران در مي يابند و مي پذيرند.
10-ديگران را همانند خود محترم و ارزشمند مي شمارند.
11-خود را مسئول مي دانند و به دور از خود پنداري منفي هستند .
12-فرزند زمان هستند و به دنبال كسب علوم و مهارتها عصر خويشند.
13-به آفريدن مي انديشند و مي توانند بيافريند زيرا مي دانند كه در جهان امروز موفقيت در برخور داري از زندگي سالم نيازمند فعاليت و خلاقيت است .
البته بايد توجه داشت كه ما معلمان و مديران بايد خود داراي چنين ويژگي هايي با شيم تا بتوانيم به پيدايش رشد و تقويت اين ويژگي ها در كودكان باور داشته باشيم كه ما در قرن تنش ها زندگي كنيم تنش جهاني شدن و محلي ماندن همگاني شدن و انفرادي ماندن سنت گرايي و نو گرايي رقابتها و فرصتهاي برابر نا محدود دانش و ظرفيت محدود بشر در جذب ان ماديات و معنويات
و كليد پيروزي در روياي روي با چالش ها يادگيري است كه با تكيه بر چهار ستون آن مي توانيم قلب آموزش و پرورش يادگيري را تهسيل بخشيم و هدايت گرآن باشيم كه امروز همان فرد است .
تكنولوژي به صورت مستقيم بايادگيري در ارتباط است تقريبا تكنولوژي اموزشي با ارائه مجموعه روش ها و استراژيها در زمينه مسائل آموزشي و تجريه و تحليل برنامه هاي آموزشي چه از طريق استفاده از رسانه ها و وسايل آموزشي و چه از طريق فرا گردها و طراحي برنامه هاي اموزشي حر ف آخر ر ا در آموزشي و پرورش مي زند البته منظور آراستين مدارس با رايانه ها و ... نيست بلكه ميزان پرداخت مديران و معلمان در استفاده از تكنولوژي ها براي تسهيل ياد گيري تثبيت در ياد گيري تسريع در ياد گيري و تعميق در يادگيري است .
از آنجا كه براي ما انسان مطرح است و تكنولژوي يادگيري را به محصل انتقال مي دهند كم بها تلقي كردن استفاده از تكنولوژي آموزشي آثار منفي خواهد داشت زير ا در جهان امروز اهداف آموزشي و پرورش بارآاوردن زنان و مرداني است كه خلاقند – فعالند – متفاوت مي انديشند كاشفند داراي ذهن باز هستند و به صورت انتقادي مي انديشند هيچ خبر را كوركور انه مي پذيرند ديدن را بر شيندن و فهميدن را بر فهماندن ترجيع مي دهند و پرسشگر ند و معلماني موفق كه از پرسش هاي فراگيران فرا نكنند و نيازهاي معاصر و جامعه و كودكان و نوجوانان را درك كنند و تلاش كنند قبل از اينكه خواستار تجهيزات آموزشي باشند خود مهارتهاي عصر فناوري اطلاعات را بدست آورند .